اندر حکایت...

اندر حکایت بعضیا 2 دقیقه مانده به اذان صبح در
ماه مبارک رمضـــــان![]()
![]()
![]()
نامردمی ها...
از این همه نامردمیها، قلبم داره میمیره کم کم
من از تو میپرسم خدایا، اینجا زمینه یا جهنم؟
وقتی برای گریه کردن، باید از این دنیا جدا شد
وقتی واسه آزاد بودن، باید اسیرِ آدما شد
میگن وقتی میخوای از این همه بدبختی راحت شی
یا باید بگذری از جون، یا همرنگ جماعت شی
باید اونی شی که میگن، باید اونی شی که میخوان
چه رنجی داره تن دادن، به این قانونِ بیوجدان
چقد بد میشه وقتی که زمین برعکس میچرخه
یا هر آغاز شیرینی همیشه آخرش تلخه
زمین درگیر ابرازه، یه جور آفتاب و مهتابه
زمان سرگیجه میگیره، خدا تو آسمون خوابه
تو دنیایی که هر روزش مثِ دیروز میمونه
مصیبت میشه وقتی که زمین میچرخه وارونه
ولیای کاش وقتی که زمین میچرخه وارونه
منو بفرسته چند سالی عقبتر، بر نگردونه
شاید تو این ظلمت خدایا، تو ساحلو از یاد بردی
گم شد تو دریا کشتی عشق، سُکانو دست کی سپردی؟
اینجا سر هر چهار و پنجش، این خلق درگیرِ نبردن
حق با ملائک بود وقتی، با ناامیدی سجده کردن
میگن وقتی میخوای از این همه بدبختی راحت شی
یا باید بگذری از جون، یا همرنگ جماعت شی
باید اونی شی که میگن، باید اونی شی که میخوان
چه رنجی داره تن دادن، به این قانونِ بیوجدان!
با خوب ، خوب بودن هنـــر نیست!
،با خودمان هم معامله میکنیم و با کسانی که دوستشان داریم هم
اگر نبخشی ، نمی بخشم
خیانت کنی ، خیانت میکنم
بدی کنی ، بدی میکنم
دروغ بگویی ، دروغ می گویم
و همیشه کوچک می مانیم
،بدون تجربه ی زندگی بالاتر و آرمانی تر
.این را بدانیم که با خوب ، خوب بودن هنر نیست
تفاهم ، تحمل تفاوتهاست
بیاییم لحظات عمرمان را با خوب بودن بگذرانیم.
فرزند خوب ، همسر خوب ، انسان خوب و بنده خوبی باشیم.
پدر...
پدر جان ، با یك دنیا شور و اشتیاق وضوی عشق می گیرم و پیشانی بر خاك می گذارم و خداوند را شكر می كنم كه فرزند انسان بزرگ و وارسته ای چون شما هستم.
ببخش
که گاهی آنقدر هستی که نمی بینمت ،
ببخش تمام
نادانیها و نفهمی ها و کج فهمی هایم را،
اعتراض ها و
درشتیهایم را ، و هر آنچه را که آزارت داد .
دستانت را می
بوسم و پیشانیت را ،
که چراغ راه
زندگیم بودی و هستی و خواهی بود ،
خاک پایت هستم تا
هست و نیست هست .
به حرمت شرافتت
می ایستم و تعظیم می کنم.
پدرجان ، میدونم خیلی عذابت میدم ولی جوونیه و هزار جور شیطنت، شما به بزرگیه خودت ببخش و بدون که با تموم وجودم دوستت دارم.
پدرجان باش و با بودنت باعث بودن من باش
مـرد شدن حـاصل یـک لقـاح اتفـاقیست !
امــا
مـرد بار آمــدن و زیستــن
حاصل تلاش و غلبــه بر سختــی هــاست،
و مـردی جـاودانه شدن
حـاصل یک عــمر نیــک نـــامیست...
ولادت با سعادت مولا علی(ع) و روز پدر بر همه شیعیان مبارکباد.
قضاوت!
مردی چهار پسر داشت. آنها را به ترتیب به سراغ درخت گلابی ای فرستاد که در فاصله ای دور از خانه شان روییده بود:
پسر اول در زمستان، دومی در بهار، سومی در تابستان و پسر چهارم در پاییز به کنار درخت رفتند.
سپس پدر همه را فراخواند و از آنها خواست که بر اساس آنچه دیده بودند درخت را توصیف کنند .
پسر اول گفت: درخت زشتی بود، خمیده و در هم پیچیده.
پسر دوم گفت: نه!! درختی پوشیده از جوانه بود و پر از امید شکفتن.....
پسر سوم گفت: نه!! درختی بود سرشار از شکوفه های زیبا و عطرآگین.. و باشکوهترین صحنه ای بود که تابه امروز دیده ام.
پسر چهارم گفت: نه!!! درخت بالغی بود پربار از میوه ها.. پر از زندگی و زایش!
مرد لبخندی زد و گفت: همه شما درست گفتید، اما هر یک از شما فقط یک فصل از زندگی درخت را دیده اید! شما نمیتوانید درباره یک درخت یا یک انسان بر اساس یک فصل قضاوت کنید. همه حاصل آنچه هستند و لذت، شوق و عشقی که از زندگیشان برمی آید فقط در انتها نمایان میشود، وقتی همه فصلها آمده و رفته باشند!
اگر در ” زمستان” تسلیم شوید:
امید شکوفایی ” بهار” ، زیبایی “تابستان” و باروری “پاییز” را از کف داده اید!
مبادا بگذاری درد و رنج یک فصل، زیبایی و شادی تمام فصلهای دیگر را نابود کند!
زندگی را فقط با فصلهای دشوارش نبین!
در راههای سخت پایداری کن، لحظه های بهتر بالاخره از راه میرسند!
صبر ، امید و عشق به خـــُــــــــــــــــــــــــــدا ...
آرزوهایم بسیار دورند...
ولی درخت سبز صبرم می گوید:
امیدی هست...خدایی هست...
این بار برای رسیدن به آرزوهایم یک صندلی زیر پایم می گذارم
شاید این بار دستم به آرزوهایم برسد...
آموختم که خدا عشق است و عشق تنها خداست.
آموختم که وقتی ناامید میشوم ، خدا با تمام عظمتش عاشقانه انتظار می کشد تا دوباره به رحمتش امیدوار شوم.
آموختم اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم ، خدا برایم بهترینش را در نظرگرفته.
آموختم که زندگی سخت است ولی من از اوسخت ترم .
یوسف می دانست تمام درها بسته هستند اما بخاطر خدا،
حتی به سوی درهای بسته دوید و تمام درهای بسته برایش بازشد...
اگر تمام درهای دنیا هم برویت بسته بود،
بدو، چون خدای تو و یوسف یکیست.
مادر...
مادر، روسریت را بردار
تا ببینم بر شب موهایت
چند زمستان برف نشسته است
تا من به بهار رسیده ام.
من به قربان آن دستهاي مهربان و آن چشمهاي هميشه نگران تو،ميدانم که نگران مني...
مثل تمام آن شبهايي که تب ميکردم...
ميدانم که تمام روزها و شبهاي تو تب دارند...
دستانت را تا ابد بوسه باران خواهم کرد...
که من از همين دستها، مشق عاشقي آموخته ام...
و چه مهربانانه استادي در مهرورزي...
هيچ ميداني که تنها تويي که ميتواني همه غمهايت را بي شگرد و بازي، در ظرفي پر از لبخند به من هديه دهي؟!
هر روز من ، روز توست مادر
ولادت حضرت فاطمه (س) مبارک
این روز بر تمام مادرها و زن ها مبارکباد
دوستت دارم
جمله ي کوتاهیست که هر کسی لیاقت شنیدنش را ندارد.
هدیه ایست که هر قلبی فهم گرفتنش را ندارد.
قیمتی دارد، که هر کسی توان پرداختش را ندارد.
جایگاه معرفتی می خواهد، که هر کسی برازندگی آن جایگاه را ندارد.
فرصتی می خواهد، که هر کسی لایقش نیست....
پس بدان و آگاه باش که گفتن دوستت دارم ،
آغاز تمامی این ویژگی هاست....
آدمی به خودی خود نمی افتد
اگر بیفتد...
از همان سمتی می افتد که به خدا تکیه نکرده است.یه بهونه برای حرف زدن
نه برای بهشتت که معامله است،
و نه از روی ترس که آن اطاعت نوکر از ارباب است،
خدایا ... خورشید انتظارش را بار دیگر در دلهایمان گرما ده،او را سلامتش دار ...
خدایا...راز اجابت نشدن دست های دعا را نشانمان ده ...
خدایا لحظه ی رسیدن به تو را نزدیک کن...خدایا...!

سختی سنگ یا نرمی آب؟

گاهی باید متنی را بارها خواند ... هر بار با تفکر عمیق تر
دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره بزرگتر میدهند…اما دوتکه سنگ هیچگاه با هم یکی نمی شوند !
آب در عین نرمی و لطافت در مقایسه با سنگ، به مراتب سر سخت تر، و در رسیدن به هدف خود … لجوج تر و مصمم تر است.
سنگ، پشت اولین مانع جدی می ایستد.
اما آب… راه خود را به سمت دریا می یابد.
در زندگی، معنای واقعی سرسختی، استواری و مصمم بودن را، در دل نرمی و گذشت باید جستجو کرد.
گاهی لازم است کوتاه بیایی…
گاهی نمیتوان بخشید و گذشت…
اما می توان چشمان را بست و عبور کرد
گاهی مجبور می شوی نادیده بگیری…
گاهی نگاهت را به سمت دیگر بدوز که نبینی…. ولی با آگاهی و شناخت.
آنگاه بخشیدن را خواهی آموخت.
زندگی همانند علائم حیاتیست ...
اگر در زندگیتان بالا و پایینی نباشد،به این معنی است که شما زنده نیستید!
/**/












